مکتوب عریضهای در جمع اهل نقد و نظر؛ شهریور 1389
این نوشته قبلا در جایی منتشر نشده است
در سنتهای مختلف میتوان ردپایی از الهیات سکوت را پیدا کرد ،الهیات سکوت پرهیز از یک صورت بندی عقیدتی و کلامی و متافیزیکی و ایدئولوژیک انحصاری دربارۀ الوهیت است. …الهیات سکوت بیش از اظهارات اسمی و رسمی، حالات شخصی است، دیگران بیش از اینکه با دعاوی روبه رو بشوند ، آثار عمومی را میبینند . اگر هم صورت جماعتی وشعائری پیدا میکند ، طبیعی است و تکلف آمیز و تحمیلی نیست …. امر متعال برتر از آن است که به تسخیرذهن و کلام درآید، چون در این صورت، خداجویی نیست ، خودخواهی است.
اگر همه به ناتوانی خود در توصیف غایی حقیقت متعالی اذعان بکنیم ، زندگی آزادمنشانه تری مبنی بر درک متقابل همدیگر و احترام به یکدیگر میتوانیم داشته باشیم….الهیات سکوت امر متعال را در بی صورتی آن میجوید و در صورتهای الهیاتی مختلف ، به آن بی صورتی چشم میدوزد ،از تجزم بر صورت خاص اعتقادی میپرهیزد ،امر متعال برتر از آن است که به حصار عقیدهای بیاید…. تجزم بر صورتها ما را از اصل بی تعین خود واز خود واز همدیگر بیگانه میکند و جنگ صورتها راه میاندازد. بازگشت به بی صورتی ، وحدت وخویشی پدید میآورد….
الهیات سکوت، سکوت کردن دربرابر ستم نیست، بلکه پرهیز از بزرگترین ستمی است که با عقیدۀ خویش بر دیگران روا بداریم.الهیات سکوت ، از تظاهرات رایج متشرعانه یا متصوفانه در دم زدن از خدا وزهد فروشی و ریا و مقدس مآبی برکنار است، متواضعانه ، دیگر پذیر، بشر دوستانه، کثرت گرا و آزاد منشانه است…
هرکس میتواند با صورت خاصی به خدا خضوع بکند اما اگر به آن مقام بی صورتی حق چشم دوخته باشد ، بر یک صورت خاصی، متحجر نمی شود، او دیگر این گشودگی روحی و استعداد معرفتی را دارد که از صورتی به صورتی دیگر سیر بکند و میداند که آن امر بی صورتِ متعال ، به صورتهای متنوعی تجلی میکند یا در صورتهای مختلفی جستجو میشود وکثرت صورتها ناشی از موقعیت و وضعیت بشری است و چون همه صورتها در نهایت به آن بی صورتی محض بازگشت میکند، پس شایسته است همه وحدت وآرام بگیرند و تبار مشترک خویش بازبشناسند و ستیزه نکنند
قائلان به الهیات سکوت، آن را الهیاتی متواضعانه میدانند که با قد وقامت بشری ما متناسبتر است و باخود، دو ادب نهفته دارد؛ ادب حق وادب خلق. …الهیات سکوت مبنایی برای تواضع معرفتی و مذهبی آدمها ، تساهل و تسامح آنها نسبت به هم ، درک وفهم دیگران ،احترام به آنها ، احساس عمیق خویشاوندی نزدیک بشری ورای اختلاف در عقاید وآرا ، و جای پایی عمیق در اندرون احوال مردمان برای صلح جهانی و همزیستی آزاد منشانه و توأم با مداراست.
متن کامل
دیدگاهتان را بنویسید