تامّلی بر دِرَنگ!
دوستی ارجمند پرسشی مطرح کردند به شرح زیر…پاسخ آقای دکتر فراستخواه به ایشان، پس از آن آورده شده است:
با سلام و درود بر استاد ارجمند؛ در پاسخ به نظر دوستمان(درج شده در بار سی و سوم) فرمودید: “برای لذت بردن باید در خود شوقی وجودی برای زندگی و حس وحالی و شور زندگی را بیدار کرد” و “… ما میآموزیم که لذت ببریم و چگونه لذت ببریم و لذتهای وجودی را چطور تمرین و زیست بکنیم”.
سؤال من این است :
- برای کسب مهارتهای فوقالذکر چه پیشنهاد عملی دارید؟
- آیا راهکاری ساده و ملموسی برای دست یافتن به به این شور زندگی وجود دارد؟
- به زبانی دیگر، راههای تمرین و بیدار کردن حس زندگی و لذتهای وجودی چیست؟
و پاسخ استاد:
دوست خوبم، درود برشما، اجازه بدهید با یک تقسیم بندی که به ذهن ناچیزم میرسد عرض بکنم:
- دو نوع نگاه میتوانیم به زیستن داشته باشیم:
نگاه اول: زندگی همچون وظیفه
نگاه دوم : زندگی همچون طرح
ما این دومین نگاه را اختیارکرده ایم و مباحث ذهن واخیرا مباحث شش طرح زندگی را برای همین خاطر در جلساتمان دنبال میکنیم.
- یک تقسیم بندی دیگر:
- زندگی به مثابۀ آسایشگاه
- زندگی به مثابۀ باشگاه
ما دومی را دوست داریم
- و یکی دیگر:
رویکرد الف. زندگی چیزی است که باید یا با آن ساخت یا با آن جنگید
رویکرد ب. زندگی، طرحی است که باید آن را در انداخت و ساخت و هنرمندانه ساخت
در هر سه تقسیم بندی، شق دومهاست که در آنها شوق زیستن است، ما این شقّ دومها را برگزیده ایم، عزیز دل برادر!
دیدگاهتان را بنویسید