آیا ما ظرفیت آغاز و ساخت‌یابی مجدد داریم؟

Published at 3 ماه ago

دکتر لفته منصوری در گفتوگویی با کتاب اخلاق در ایران، بین زمین و آسمان، تألیف مقصود فراستخواه این پرسش را محل بحث وتحلیل قرار داده است: آیا ما ظرفیت آغاز و ساخت یابی مجدد داریم؟

منتشر شده در خوزی ها، روزنامه مستقل صبح  ایران،

یکشنبه ۱۶ دیماه ۱۴۰۳  ؛ 6-7

امروز می‌خواهم کتابی که به‌شدت مرا درگیر خود کرده است، به شما خواننده‌ی خوزستانی معرفی کنم: کتاب «اخلاق در ایران؛ بین زمین و آسمان»، کاربرد نظریات علمی در عاملیت اخلاقی ما؛ اثرِ گران‌سنگ دکتر مقصود فراستخواه، روشنفکر، جامعه‌شناس و متفکر مسئله‌محور که سال‌هاست بر «مسئله‌مندی ایران» تمرکز کرده است. او در این اثر از روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و فلسفه برای تحلیل اخلاق بهره گرفته است.
این کتاب، یکی از مهم‌ترین آثار در زمینه اخلاق اجتماعی و فرهنگی ایران است که به بررسی وضعیت اخلاقی و معنوی جامعه ایرانی در دوران معاصر پرداخته است.
فراستخواه معتقد است که ساختارها و نهادهای ایران کمتر عقلانی و اخلاقی هستند و درنتیجه، قواعد غیراخلاقی تولید می‌کنند. وی تأکید دارد که باید از نهاد انسانی به‌عنوان نقطه امید برای بازسازی اخلاق بهره برد.
نویسنده، بحران اخلاقی در ایران را نتیجه ضعف نهادها، ساختارهای اجتماعی ناکارآمد و شکاف میان اخلاق ادراک‌شده و زیست شده می‌داند. او تأکید دارد که این بحران ریشه در «بخت اخلاقی» و شرایط محیطی دارد.
 در اینجا، قصد دارم با خواننده خوزستانی کتاب «اخلاق در ایران» صحبت کنم و یا به تعبیر بهتر، کتاب فراستخواه را مبنایی برای گفت‌وگو درباره‌ی «اخلاق در خوزستان» قرار دهم.
وقتی به تاریخ خوزستان نگاه می‌کنم، در این «داستان سربسته‌ی» زنده‌یاد جلال آل احمد می‌مانم که گفت:
«خوزستان نه‌تنها مدام در آسمان این ذهن بوده است، بلکه پنداری که بر آسمان سیاست و اقتصاد سراسر مملکت سایه انداخته است. حتی اگر جسارت کنم باید بگویم که در تمام گوشه‌های مملکت، ما همه به برکت خوزستان زندگی می‌کنیم و در زیر سایه‌ی آن آسمان بزرگ که شصت سالی است که بلعنده‌ی مشعل‌های نفت است … و این داستان سربسته‌ای نیست.»[1]

ترومای اخلاقی ما خوزستانی‌ها

* اما با خوزستان چه کردند؟

تالاب‌ها را خشک کردند و میزان رطوبت از ۲۰ سال گذشته تاکنون ۵۰٪ کاهش یافته است. فقط ۶۰٬۰۰۰ هکتار از هورالعظیم را شرکت نفت برای میدان‌های دارخوین، یاران، یادآوران و آزادگان شمالی و جنوبی خشک کرده و از ورود آب به این محدوده ممانعت کردند. خاکی که در حالت رطوبت عادی در باد ۱۰ متر بر ثانیه فرسایش آن شروع می‌شد، حالا با باد ۳ متر بر ثانیه بلند می‌شود. استان خوزستان چهار تالاب بین‌المللی و بزرگ شادگان، هورالعظیم، بامدژ و میانگران ایذه را دارد که ۱۷ تا ۱۸ کارکرد مهم اقتصادی، گردشگری و زیست‌محیطی دارند. ۲۰ سال پیش فقط از تالاب شادگان و هورالعظیم ۸٬۰۰۰ تن ماهی صید می‌کردند که معادل کل صید دریا بود. در استان خوزستان ۴۳ واحد نیروگاه برق‌آبی با قدرت تولید ۸٬۱۶۷ مگاوات که معادل ۶۷٪ کل تولید برق‌آبی کشور است، بر سدهای خوزستان نصب کرده‌اند؛ آیا به همین نسبت آب‌های جاری و استحصال برق از آن‌ها در پهنه‌ی کشور تقسیم شده است؟!

این یعنی در خوزستان، اولویت نگاه به آب برای تولید برق و سپس انتقال آن به فلات مرکزی ایران است. اگر رمقی در رگ‌های خسته‌ی کارون و دیگر رودخانه‌های خوزستان باقی بماند، علاوه بر افزایش شوری رودخانه کارون، میزان فلزات سنگین مانند جیوه، نیترات، سرب و کادمیم نیز در تمام شهرهای پایین‌دست کارون پس از اهواز ۲٫۵ برابر حد مجاز می‌شود. واحد محیط‌زیست سازمان ملل (UNEP, 2001) در گزارشی مستند خبر داده است که یکی از بزرگ‌ترین فاجعه‌های محیط‌زیستی در جنوب ایران و عراق در حال وقوع است که تأثیرات عمیقی بر هر دو کشور به‌جای خواهد گذاشت. این فاجعه را پدیده ریزگردها می‌داند که حاصل خشک شدن تالاب هورالعظیم است. نباید ریزگردها را با طوفان‌های شن که در بسیاری از مناطق صحرایی و بیابانی وجود دارد، یکسان گرفت.

ریزگرد عمدتاً پدیده‌ای مخلوق دخل و تصرف انسان در طبیعت است درحالی‌که طوفان شن پدیده‌ای طبیعی است. طوفان‌های ریزگرد Dust Storm و طوفان‌های شن Sand Storm از نظر هواشناسی پدیده‌های متفاوتی هستند. مهم‌ترین تفاوت این دو در اندازه ذرات تشکیل‌دهنده آن‌هاست. ذرات ریزگرد بسیار کوچک‌تر از ذرات تشکیل‌دهنده شن است. ذرات شن 2 تا 7 برابر درشت‌تر از ذرات ریزگرد است. همین تفاوت در ابعاد موجب تأثیرات بسیار مهمی می‌شود. ذرات ریزگرد به دلیل کوچکی (کمتر از 10 میکرون یا یک‌صدم میلی‌متر) می‌توانند آسیب شدیدی بر فعالیت حیاتی گیاهان و جانوران وارد کنند. ریزگردها می‌توانند به مجرای تنفسی و ریه انسان نفوذ کرده و احتمال مرگ‌ومیر بر اثر سرطان را افزایش دهند. به این فهرست اضافه کنید مرگ‌ومیرهای تصادفات جاده‌ای و حوادث صنعتی، غرق شدن در رودخانه‌ها، رتبه‌های آخر شاخص‌های کلیدی آموزش‌وپرورش و مهاجرفرست‌ترین استان کشور.[2]

* زندگی ما خوزستانی‌ها «مسئله‌مند» است.

گویی که نعمت خوزستان بر ما حرام شده است. خوزستان همچون جایی است، آسمانی که گسترانده شده، سایه‌ای که ایستاده، آفتابی که گرمابخش است، خاکی که سخاوتمند است و زندگی که مسئله‌مند است! و خوزستانی می‌داند و می‌فهمد که این زندگی شایسته‌ی او نیست. نه چون دیگرانی که فقط آرزو داشته باشند و تمنا کنند و به یغما فرصتی مصنوعی بستانند یا بربایند. نه! خوزستان و خوزستانی میان هست‌ها و بایدهایش دره‌ای عمیق افتاده است! میان دیروز، امروز و فردایش! و این حسرتی جانکاه است!

همه هم می‌دانند که اگر برای خوزستان آینده‌ای درخور شأنش رقم نخورد، نباید توقع داشت که خوزستان دیگر آسمان گسترده‌ای برای ایران داشته باشد.

* دولتی‌ترین استان ایران، خوزستان است.

استان خوزستان از نظر کارگاه‌های عمومی دومین استان کشور است، اما از نظر تعداد کارگاه‌های خصوصی رتبه شانزدهم را دارد. در خوزستان به ازای هر کارگاه عمومی 5 کارگاه خصوصی وجود دارد. این نسبت در کشور 27 و در استان اصفهان به ازای هر کارگاه عمومی 61 کارگاه خصوصی وجود دارد. این مقایسه نشان می‌دهد بخش خصوصی تمایل ندارد همراه با بخش عمومی و دولتی در این استان سرمایه‌گذاری کند.[3]

فراستخواه می‌گوید: نفت ما را کرخت کرد و روحیه‌ی اقدام ملی و کنشگری و احساس مسئولیت و مشارکت و فعالیت‌های داوطلبانه را از ما گرفت. بوی نفت، وسوسه کننده‌ی رانت‌خواری شده است. مردمان که غالباً حقوق‌بگیر دولت می‌شوند، خلاقیتشان از بین می‌رود و مردمی مطیع بار می‌آیند. شکاف میان دولت و ملت به مسئولیت‌ناپذیری اجتماعی در روحیات ملی تأثیر گذاشته است. بیگانگی مانع مشارکت جمعی و اعتماد و همدلی و تعهد به منافع عمومی می‌شود. اقتصاد که در انحصار دولت باشد فساد سیستماتیک شکل می‌گیرد و بخش بزرگی آلوده می‌شوند. سیکل استبداد و هرج‌ومرج را سبب می‌شود، نظم ناپذیری و هنجار گریزی زیاد می‌شود. (ص 377-376)

* تحولات پرشتاب و نگاه انضمامی به خوزستان

روند تحولات استان خوزستان در دهه‌های اخیر پرشتاب و دامنه‌دار بوده است. نفت، جنگ، حوادث زیان‌بار طبیعی، نگرش انضمامی مدیریتی به استان، تفوق رویکردهای اقتصاد کلان ملی در استان، مدیریت تبعی و تابعیتی از مرکز و غیرمتعهد به مزیت‌های نسبی توسعه‌ای استان و … طی سال‌های اخیر زندگی مردم را به مخاطره افکنده است. مخاطراتی که گاه در چارچوب روندهای مهاجرتی، خودکشی، بی‌اعتمادی، ناهنجاری‌های اجتماعی و فقدان آرامش و آسایش عمومی در جامعه ظهور و بروز یافته است.

فراستخواه در «اخلاق در ایران» بر این باور است که نگرش‌های مرکزگرا و انضمامی، فرصت توسعه اخلاقی و اجتماعی مناطق پیرامونی را از بین برده و نابرابری‌ها را تقویت می‌کنند.

* جهان باید به انسان کمک کند تا او بتواند اخلاقی باشد

فراستخواه معتقد است که بحران‌های زیست‌محیطی و اقتصادی، بستر اخلاق جامعه را به‌شدت تحت تأثیر قرار می‌دهند. در این شرایط، نابرابری‌ها و محرومیت‌ها می‌توانند به رشد بی‌اعتمادی و افول اخلاق عمومی منجر شوند.

یکی از نکات مهم کتاب، مفهوم «بخت اخلاقی» است که اشاره به تأثیر عوامل محیطی، جغرافیایی و اقتصادی بر اخلاق جامعه دارد. فراستخواه می‌گوید: «برای اخلاقی بودن انسان‌ها، لازم است جهان نیز با آن‌ها همکاری کند و به‌عبارت‌دیگر آموزش‌وپرورش، سلامت، حکومت، امنیت و مدیریت و دیگر شرایط فراهم شود.» (ص 173)

آری به قول جلال اهل‌قلم: «این جابجا شدن شهرها و آبادی‌ها و مراکز آبادانی و ثروت گرچه امری است از نظر تاریخ بسیار ساده و تعبیرپذیر، اما باید چه چیز به‌جای چه چیز می‌نشیند و در این جابجایی یا جایگزینی، قدمی هم به‌سوی تحول هست یا نه؟ یا نقشی هم از اراده‌ی خود ما در آن می‌شود دید یا همه به اراده‌ی دیگری است؟»[4]

فراستخواه تأکید می‌کند که بخت اخلاقی در گروی شرایط زیستی و محیطی است که انسان در آن زندگی می‌کند. انسان بدون دسترسی به منابع اجتماعی، اقتصادی و طبیعی، امکان شکل‌گیری و زیست اخلاقی را از دست می‌دهد.

* آیا ما خوزستانی‌ها دچار ترومای فرهنگی و اخلاقی شده‌ایم؟

ترومای فرهنگی[5] وضعیت آسیب‌دیده‌ای است که گروه‌های اجتماعی به این احساس می‌رسند که وضع نابسامانی دارند و این احساس بر سطح آگاهی ما سنگینی می‌کند. درواقع در وضعیت ترومای فرهنگی، افراد بیشتر تجربه‌های شخصی ناراحت‌کننده و مسائل روزمره‌ی نامطلوب خود را احساسی آزرده و جریحه‌دار از قربانی شدند فرومی‌خورند یا فرا می‌افکنند. در شرایط ترومایی، همبستگی اجتماعی به‌شدت پایین می‌آید و مردم در طرح‌های اجتماعی مشارکت نمی‌کنند. (ص 210)

فراستخواه به‌خوبی نشان می‌دهد که تغییرات اجتماعی و اقتصادی به‌طور مستقیم بر وضعیت اخلاقی جامعه تأثیر می‌گذارند. او این تغییرات را از ابعاد مختلف بررسی کرده و نشان داده است که چگونه شرایط اقتصادی، فرهنگی و سیاسی می‌توانند زمینه‌ساز بحران‌های اخلاقی یا بهبود وضعیت اخلاقی جامعه باشند.

* اگر نهادها از کار بیفتند، قواعد اخلاقی به‌سرعت فرومی‌ریزند

مشکلی که در جامعه‌ی ما به وجود آمده است، به هم خوردن نظم اخلاقی[6] است و منشأ آن نیز ناکارا شدن نهادهاست. «نهاد» مهم است و نهادهای اجتماعی برای ما قاعده ایجاد می‌کنند و شاید از اصلی‌ترین حرف‌هایی که دانش جامعه‌شناسی زده است همین باشد. چون خانواده، آموزش‌وپرورش، دولت، اقتصاد و دین تولید قاعده می‌کنند. نهادها هنجارهای اجتماعی را ایجاد می‌کنند و درصورتی‌که این نهادها ضعیف و یا مختل شوند و کارکردهای خود را از دست بدهند، زیر پای اخلاق و ارزش‌های اخلاقی خالی می‌شود. (ص 175)

نهادهای اجتماعی و سیاسی غیر شفاف و ناکارآمد، خود به بازتولید بحران اخلاقی دامن می‌زنند. نبود شفافیت و عدالت در این نهادها، مردم را به ناامیدی و بی‌اعتمادی سوق می‌دهد.

فراستخواه تأکید دارد که نهادهای اجتماعی (آموزش‌وپرورش، خانواده، دولت و …) ستون‌های اخلاق عمومی هستند؛ بنابراین ناکارآمدی این نهادها در خوزستان، نه‌تنها بحران‌های زیست‌محیطی و اقتصادی را عمیق‌تر کرده، بلکه به فرسایش اخلاقی جامعه منجر شده است.

ما خوزستانی‌ها شدیداً نیازمند کنش اخلاقی در سطح فردی و گروهی و ابتکارات درون‌زای محلی و مدنی و سمنی هستیم.

به باور فراستخواه، اصلاح نهادها از طریق تمرکز بر شفافیت، عدالت و پاسخ‌گویی، زمینه‌ساز بازسازی اخلاقی است. در خوزستان نیز، تمرکززدایی و توجه به مزیت‌های بومی می‌تواند گامی اساسی در این مسیر باشد.

چه باید کرد؟

اول باید درون خود جای پایی برای ایستادن داشته باشیم تا بتوانیم سیستم‌ها را تغییر بدهیم و بهبود ببخشیم. اگر فردی تکیه‌گاه درونی از اخلاق نداشته باشد، نمی‌تواند در سرد و گرم روزگار دوام آورد، پس برای اخلاقی کردن جامعه اول باید خودمان اخلاقی باشیم و برای دموکراسی داشتن اول باید فردی دموکراتیک باشیم. اگر هم در مقیاس کلان بر اصلاح ساختارها به‌عنوان لازمه‌ی شکوفایی اخلاقی جامعه تأکید می‌کنیم و این در جای خود درست و اساسی و لازم و ضروری است، اما در مقیاس خرد و حتی میانی، کنش‌ها مهم‌ترند. کنش‌های اخلاقی در قالب انواع ابتکارات محلی، مدنی، فرهنگی، آموزشی، اجتماعی و داوطلبانه تنها راه نجات یک جامعه و حتی یک تمدن در موقعیت‌های بحرانی هستند. (ص 43-42)

ما خوزستانی‌ها به‌رغم تمام بحران‌های زیست‌محیطی و اجتماعی، با بهره‌گیری از تاریخ و فرهنگ غنی خود، می‌توانیم عاملیتی اخلاقی و تغییر آفرین داشته باشیم. همان‌گونه که دکتر فراستخواه تأکید دارد، عاملیت انسانی نقطه امید است.

آموزش‌وپرورش، همان‌گونه که فراستخواه بیان می‌کند، یکی از ابزارهای کلیدی برای ارتقای اخلاق در جامعه است. توجه به شاخص‌های آموزشی در خوزستان و سرمایه‌گذاری بر نسل‌های آینده می‌تواند به ایجاد تغییری پایدار منجر شود.

خوزستان با تاریخ پربار خود، الگویی از رفتارهای اخلاقی و همزیستی فرهنگی ارائه می‌دهد. بهره‌گیری از این میراث، همان‌گونه که فراستخواه بر اهمیت سنت‌های بومی تأکید دارد، می‌تواند راهگشای بحران‌های کنونی باشد.

در پایان برخی راهکارها و پیشنهادها بر اساس دیدگاه کتاب (اخلاق در ایران) برای استان خوزستان ارائه می‌کنم:

1- احیای آموزش‌وپرورش: توسعه آموزش‌های مرتبط با محیط‌زیست و اخلاق عمومی در مدارس خوزستان. تقویت زیرساخت‌های آموزشی و کاهش نابرابری‌های آموزشی بین شهرها و مناطق روستایی.

2- نهادهای محلی: تشکیل شوراهای مدنی در روستاها و شهرها برای مشارکت مردم در حل مشکلات محلی و احیای اعتماد اجتماعی.

3- شفافیت و پاسخگویی: الزام دستگاه‌های دولتی و صنایع نفتی به شفاف‌سازی عملکرد خود، به‌ویژه در حوزه محیط‌زیست و منابع آبی.

4- احیای فرهنگ خوزستانی: تأکید بر هویت تاریخی و فرهنگی خوزستان برای تقویت احساس تعلق و امید در میان مردم.

5- تقویت همبستگی قومی: ایجاد زمینه‌هایی برای تعامل بیشتر اقوام خوزستانی و پرهیز از هرگونه شکاف قومی یا اجتماعی.

6- فضای گفت‌وگو: برگزاری نشست‌ها و همایش‌های عمومی برای بحث درباره مسائل زیست‌محیطی، اجتماعی و اقتصادی خوزستان و پیدا کردن راه‌حل‌های محلی.

7- احیای تالاب‌ها و منابع آبی: ایجاد طرح‌های ملی برای بازگرداندن آب به تالاب‌هایی مثل هورالعظیم و شادگان.

8- مدیریت صنایع: الزام صنایع نفت و پتروشیمی به رعایت استانداردهای زیست‌محیطی و جبران خسارت‌های واردشده به مناطق محلی.

9- آموزش اخلاق در جامعه: برگزاری کارگاه‌ها و دوره‌های آموزشی درباره همزیستی، همکاری و حفظ محیط‌زیست.

10- افزایش مسئولیت‌پذیری شهروندی: ترویج فرهنگ مشارکت در امور عمومی و نهادینه‌سازی اخلاق زیست‌محیطی در میان مردم.

11- ترویج روایت‌های مثبت: بازگویی موفقیت‌ها و تلاش‌های مردم خوزستان در مواجهه با بحران‌ها برای ایجاد انگیزه و امید.

12- تمرکززدایی: واگذاری اختیارات بیشتر به استان خوزستان برای مدیریت منابع آبی، زیست‌محیطی و اقتصادی.

13- توجه به عدالت بین نسلی: تدوین سیاست‌هایی که تضمین کند منابع طبیعی و اقتصادی خوزستان برای نسل‌های آینده حفظ شوند.

14- ترویج قرائت‌های اخلاق محور و عدالت‌خواه از آموزه‌های دینی، به‌جای تفسیرهای صِرفاً شعائری و فردگرایانه.

15- تأکید بر آموزه‌های دینی مرتبط با حفاظت از محیط‌زیست (به‌عنوان امانت الهی) و عدالت اجتماعی.

16- توانمندسازی مساجد، حسینیه‌ها و مؤسسات مذهبی به‌عنوان مراکز تربیت اخلاقی و آموزش مهارت‌های زیست اخلاقی.

17- احیای فرهنگ غنی عربی، بختیاری، قشقایی، دزفولی، شوشتری و … خوزستان که در آن ارزش‌هایی چون مهمان‌نوازی، غیرت اجتماعی و انصاف جایگاه ویژه‌ای دارند.

18- تقویت هویت فرهنگی خوزستان از طریق هنر، ادبیات و رسانه‌های محلی.

19- اصلاح سیاست‌های اقتصادی برای توزیع عادلانه‌تر منابع، ایجاد فرصت‌های شغلی و تقویت زیرساخت‌های بهداشتی و آموزشی در خوزستان.

20- حمایت از صنایع کوچک و متوسط برای کاهش وابستگی اقتصادی استان به نفت. همچنین تقویت بخش کشاورزی و شیلات با احیای تالاب‌ها و مدیریت منابع آبی.

به همه دانش‌پژوهان، روزنامه‌نگاران، مدیران، پژوهشگران توصیه می‌کنم که کتاب ارزشمند و «اخلاق در ایران؛ بین زمین و آسمان» دکتر مقصود فراستخواه را مطالعه کرده و با این کتاب گفتگوی پویا داشته باشند.

یکی از محاسن برجسته کتاب، تحلیل جامع و گسترده‌ای است که از وضعیت اخلاقی جامعه ایران ارائه می‌دهد. فراستخواه توانسته است با ترکیب تحلیل‌های تاریخی، فرهنگی و اجتماعی، تصویری واضح از چالش‌های اخلاقی موجود در ایران به‌ویژه در دوران معاصر ارائه دهد.

کتاب به‌طور هم‌زمان به ابعاد مختلف اخلاق در جامعه ایران پرداخته است: اخلاق فردی، اخلاق اجتماعی، اخلاق دینی و اخلاق سیاسی. این رویکرد جامع، به خوانندگان این امکان را می‌دهد که از زوایای مختلف به مسائل اخلاقی نگاهی بیندازند.

فراستخواه به‌خوبی تحولات تاریخی و فرهنگی ایران را در تحلیل اخلاقی جامعه مدنظر قرار داده است. تحلیل وضعیت اخلاقی در ایران با توجه به تاریخ ایران از دوران صفویه تا امروز، به این کتاب عمق و غنای تاریخی می‌بخشد.

این کتاب با دقت به بحران‌های اخلاقی معاصر ایران، ازجمله فساد، نفاق و بحران هویت پرداخته و به تحلیل علل این بحران‌ها می‌پردازد. این تحلیل‌ها می‌تواند برای سیاست‌گذاران، پژوهشگران و فعالان اجتماعی بسیار مفید باشد.

اهواز – لفته منصوری



[1] – آل احمد، جلال (1357). کارنامه‌ی سه‌ساله، گزارشی از خوزستان، تهران: انتشارات رواق، چاپ سوم، صص 67-66.

[2] – گزارش مسئله خوزستان: نظام تدبیر (1392)، مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، دفتر مطالعات برنامه‌وبودجه.

[3] – همان.

[4] – همان، ص 74.

[5] – Cultural Trauma

[6]- Moral Order

فایل پی‌دی‌اف

PDFlogo

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *