مصاحبه با فراستخواه دربارۀ بنیادگرایی دینی
این که خود یک دین منشأ بنیادگرایی باشد، ناشی از نوعی «ذاتباوری» است….
متن دین گرسنۀ انواع معناها ست، فهم دینی میتواند آزادمنشانه و صلحآمیز یا تمامیخواهانه و دگرستیزانه باشد….
البته در برخی متون دینی استعداد تفاسیر خشونتگرایانه و تمامیخواهانه زیاد، و در برخی اندک است…
دین بودایی که بنا بر خصوصیات غالب، دینی غیر سیاسی است، گاهی برحسب مقتضیات با سیاست درآمیخته میشود، آن هم به دو شکل کاملا متفاوت دمکراسیخواهانه و ضددمکراتیک….
بر اساس نظریه بسته بندی هرویولژه، پسزمینهها و موقعیت تاریخی و ساختار قدرت و وضع اجتماعی و ترکیب نیروها در میدان اجتماعی تعیین کننده است و برحسب اینهاست که فهم و عمل دینی میتواند آزاد منشانه یا تمامیخواهانه و توأم با دگرستیزی باشد….
اسلام در مالزی گفتمان دولت نبود، گفتمان قدرت نبود، گفتمان پیشرفت بود….
اخلاقیات دینی تساهلآمیزی را میتوان در آنجا مشاهده کرد….
بنیادگرایی اختصاص به جهان اسلام ندارد و محصول شرایط بحرانی و پرتعارض سیاسی و اجتماعی در قرن بیستم است….
رشد اسلامیزم افراطی در بسیاری از کشورهای اسلامی پی آمد شکست سیاستهای نوسازی دولتها در این سرزمینها بوده است….
یک ویژگی در افراطگرایی دینی، جزمیت شدید و امتناع از گفتگو بود که منشأ دیگرناپذیری و خشونتگرایی میشده است….
متن کامل
دیدگاهتان را بنویسید