گفت وگوی شرق با فراستخواه دربارۀ روشنفکری ایران در دهه 70 و 80
روشنفکری ایران کم وبیش درگیر نقد قدرت و سنت و واسطۀ تغییر است. روشنفکری در هر دو دوره به طبقه متوسط جدید تکیه دارد…
اما تفاوت های دو دهه از چند منظر قابل توضیحاند؛
نخست.منظر نسلی،
دوم. منظر طبقاتی و قشربندی اجتماعی،
سوم. منظر فضا،
چهارم. منظر ارتباطات،
پنجم. الگوها و محتویات پیامها….
پایگاه روشنفکری دهۀ 70، تیپ نخست طبقۀ متوسط جدید است. در حالی که پایگاه روشنفکری دهۀ 80 تیپ دوم طبقۀ متوسط جدید است. این تیپ دوم، بسیار تحت تأثیر جهانی شدن، رسانهای شدن و سرمایهداری پسا صنعتی است …
نسل دهۀ 80 به «خود» توجه بیشتر می کند، تمایل بیشتری در او به «خود اِبرازی» و هویتهای خُرد و سبک زندگی وجود دارد…
فضای روشنفکری دهۀ 70 فضای بیشتر ملی است، اما فضای روشنفکری دهۀ 80 کم و بیش از محدودۀ مرزهای ملی فراتر میرود و در مقیاس جهانی جا به جا میشوند…
فضای اول فضای عمدتا ملت- دولت است اما فضای دوم بیشتر، فضای جهانی شدن و رسانهای شدن است. فضای اول، پایان سرمایهداری تولیدی و فضای دوم، ظهور سرمایهداری مصرفی است. فضای آن دهه منعکس کنندۀ تفاوت نسلی، ولی فضای این دهه بازتاب شکاف نسلی و یا حتی گاهی تعارض نسلی است. آن فضا، عمدتاً فضای تنوع فرهنگی بود اما این فضا قرین خرده فرهنگها نیز هست….
از اندیشه، مرکززدایی میشود. معناها از قفسِ متنها بیرون میروند. نویسندهها با نیّتهایشان، به حاشیه میروند و خواننده ها بر سر متن میآیند….
ارزشها و هنجارهای نخبهای ِ موجود، چه در دولت و چه در احزاب و چه حتی در گفتارهای مسلط روشنفکری، کم و بیش محل تأمل واقع میشوند…
مهمترین تحول نوپدید در سیاستورزی دهۀ 80، ظهور آرام آرامِ تراز نوینی از سیاستورزی به مثابۀ امر عمومی است…
مکان سیاستورزی، حیطۀ عمومی است…. شکل این سیاستورزی، حضور در حیطۀ عمومی و خردورزی جمعی و گفتگوی برابر و نقد و دلیلآوری و اقناع متقابل در جهت نیل به یک افق مشترک برای زیست اجتماعی قرین سعادت و بهروزی و رهایی و شکوفایی است. این الگوی زیست مطلوب، مستلزم تغییر طرز نگاهها و رفتارها و رویههای همه ما چه در جامعه و چه در دولت است…..
متن کامل
دیدگاهتان را بنویسید