بار ششم

Published at 13 سال ago

پودمان‌های ذهن ما

سخنی ازماندلا به این مضمون نقل شده است که اگر ما ذهن خود را کنترل نکنیم،او مارا تحت کنترل خود درخواهد آورد. این البته حاصل تجربه‌های زیستۀ کسی است که در پراکسیس اجتماعی آبداده و ساخته شده است. اما مباحث وتحقیقات نظری وعلمی نیز با آن همداستان است.

یافته‌های علوم شناختی،عصب شناسی، فلسفۀ ذهن و وروان شناسی نشان می‌دهد که شخصیت ورفتار ما از ذهن ما نشأت می‌گیرد؛ خوب یا بد. ذهن ما نیز، وضعیتی بقچه ای وبسته ای(پکیج)دارد.

آلن فودُر متخصص روان شناسی ذهن[1] از پیمانه وارگی و پودمانگی[2] ذهن بحث کرده است. البته مفهوم این پودمانگی معرکۀ آرا شده است و منتقدان ومفسران بعدی کوشیده اند به این مفهوم وضوح بیشتری بدهند. قدر اطمینان آن هست که در ذهن ما، واحدها وپودمانها(مدول‌ها)ی مختلفی شکل می‌گیرد  که این واحدها  حاوی ترکیبات مختلفی از احساس وادراک وعاطفه وشناخت و…هستند و به کار اعمال مختلف ما بر می‌آیند.

در واقع این مدولهای ذهنی، پیمانه‌ها و سامانه‌های شناختی وکارکردی خاصی[3] هستند. (برای مطالعه بیشتر می‌توانید بنگرید به   فودور، 1983 و2005/ پینکر، 2005)[i]

اکنون پرسش این است : در پکیج ذهن ما چه اتفاقاتی می‌افتد؟

به شکل زیر نگاه کنید:

بار 6

 

حالتهای مختلف ِ «ترکیبی وپیمانه ای» از افکار واحساسات وادراکات در ذهن ما بالا وپایین می‌شوند  و همین‌ها هستند که رفتارهای ما را شکل وسمت وسو می‌دهند. اگر حالتهای ذهنی خویش را به درستی مدیریت نکنیم، آنها ما را به خدمت خواهند گرفت.  اگر حالتهای ذهنی خود را اعتلا نبخشیم، با فراز و فرودهای حالتهای ذهنی کور،  بالا وپایین خواهیم شد. مدول‌های ذهنی متفرق و آشفته که خود تحت تأثیر انواع محرکات وعوامل بیرونی هستند، ما را به کام  امواج خود فرو می‌برند. اگر ذهن خویش را به درستی مدیریت نکنیم، پودمانهای متفرق و آشفتۀ  آن ما را کج ومج با خود خواهند برد.

در پکیج ذهن ما چه اتفاقاتی می‌افتد وقتی که  مدیریت ذهن وبدن دچار اختلال می‌شود. نمونه اش در شکل زیر نشان داده شده است:

پرسش مهمتر اما این است که چگونه می‌توان مجموع شد؟ و در مرکز ذهن یعنی در عالی ترین سطح هستی خویش حضور یافت؟ یک راه هست وآن زیستن به مثابۀ طرحی از آگاهی است و اینکه ترکیبات ذهن خویش را به پیمانۀ آگاهی بزنیم. چگونه؟

چنانکه در بحثهای قبلی گفته شد انواع حالات ذهنی از ادراکات، شبه ادراکات، احساسات،عواطف، افکار و انگیزش‌ها در ما جریان دارد. در این میان، التفاتی ترین حالات ذهن[4]  حالات شناختی(بینشی ودانشی) وحالات ارادی(کنشی) هستند.

شناخت ؛ فرایندی ذهنی[5] است. فرایندی از:

1.توجه به امور

2.یاداوری

3.کسب وطبقه بندی وپردازش اطلاعات

4.زبان آوری

5.فهم

6.استدلال

7.قضاوت

8.تولید دانش و کاربرد دانش در زندگی.

9……

ما با شناخت که گفته شد فرایندی ذهنی است،گزارشی درباره امور به دست می‌آوریم.  گزارشهایی که می‌توان اعتبار آنها را به محک زد. مهم ترین وجه ممیزۀذهن ما آگاهی است. آگاهی، حیاتی ترین  خصوصیت ذهن ماست.

آگاهی نوعی حضور والتفات  است. آگاهی می‌تواند آگاهی نظری ویا عملی باشد. وقتی ما به نحوۀ تکثیر جهش وار سلولهای سرطانی یا اختلالات ترشحات هورمونی در بدن  یا مقاومت سازه‌های شهری  در برابر زلزله یا کارکردهای اجتماعی روابط قدرت  در جامعه، التفات پیدا می‌کنیم…… این،  نوعی آگاهی نظری است.همچنین وقتی به  خیر عمومی یا حقوق بشر حضور ذهن پیدا می‌کنیم این نوعی آگاهی عملی است.

آگاهی ما دارای  اضلاع وسطوح  گوناگونی است. هشيارى، سطح عمومی  از آگاهی است و  در مقابل حالتی قرار دارد  که خفته یا بیهوش هستیم. اما ضلع مهمتری از آگاهی، آگاهى متعدى  است که در مقابل آگاهی‌های فریبندۀ کاذب و موهوم موضوعیت پیدا می‌کند. از این هم مهم تر آن سطح از آگاهی است که به او  خود-آگاهى  می‌گوییم و آگاهى  ما به آن خویشتنی است که نسبت به خود و جهان آگاهى پیدا می‌کند.از زنده ترین سطوح آگاهی ما،  آگاهی پدیدارشناختی بیواسطه ای است که نسبت به  کیفیتی به نام آگاهی خویش  داریم و در روشنی این آگاهی زیست می‌کنیم. تجربۀ مستقیم این آگاهی، زنده وحضوری است  مانند درد که حالتی ذهنی است  وآن را در خودتجربه می‌کنیم.  حال اگر به همین صورت بتوانیم آگاهی واراده خویش را نیز که مهمترین دارایی ماست تجربه بکنیم، مطمئنا به سطح برتری از آگاهی دست یافته ایم.

کوتاه سخن این است که ما از طریق حضور در مرکز ذهن وکنش خلاق ذهنی  قادر می‌شویم تابه خود وجهان التفات پیدا بکنیم.  توانایی بازنمایی امور را از خود به منصه ظهور برسانیم ودر خود ومحیط هستی نفوذ بکنیم.واین چنین است که ترکیبات ذهن خویش را به پیمانۀ آگاهی  می‌زنیم

«چشمه سار»ی تو،روان شو، رود باش/ آب ده،خرم کن این هستی، به هر پیمانه ای

نشانگرهای مختلفی از  این آگاهی وجود دارد مانند:

1.حساسیت التفاتی وتشخیصی نسبت به محركات محيطى

2.توجه

3.تمرکز

4.حس، تجربه، تصور، توصیف،طبقه بندى اطلاعات، شهود معانی

5.تركيب وبازآرایی اطلاعات ومعانی در انواع صورت بندی شناختى(با استفاده از توانایی‌هایی مانند تفکر انتزاعی، استدلال،تعبیر، تفسیر، زبان،  نشانه‌ها و…)

6.تولید دانش

7.گسیل حالت ذهنی ارادی برای کاربرد دانش در زندگی

[1] Faculty Psychology

[2] Modularity

[3] functionally specialized cognitive system

[4] The more intentional

[5] mental process

منابع

  • [i]Fodor, Jerry A. (1983). Modularity of Mind: An Essay on Faculty Psychology. MIT U Press.
  • Pinker, S. (2005). So how does the mind work? Mind and Language, 20,1–24.
  • Fodor, J. (2005). Reply to Steven Pinker “So How Does the Mind Work?”Mind and Language, 20, 25–32.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *