گزارش هممیهن از گفتار فعالان سیاسی و مدنی به مناسبت روز جهانی صلح
دوم مهر 1404
صفحه چهار

مقصود فراستخواه، جامعهشناس در سخنانش گفت: گفتمان مسلط در ایران طی چند دهه گذشته، گفتمان منازعه بوده است؛ ستیزهجویی هم با جهان و هم با گروههای اجتماعی پیشرو و تحولخواه در کشور. فارغ از این، نوعی فرهنگ صلحاندیش در حال رشد است. در زیستجهان ایرانی شاهد شکلی از مقاومت اخلاقی و معرفتی برای صلح هستیم که حاصل رشد مغز اجتماعی ایران معاصر است.در ایران همچنان خواست صلح، صدایی اصیل و ریشهدار است؛ صدایی در برابر صدای جنگ و ستیز و نفرت و صدای طرد و دیگریسازی. سرچشمههای این صدا کجاست؟ دستکم دو چیز: امر تمدنی و امر مدنی.
امر مدنی در ایران از عقلانیت به فهمانیت و از فهمانیت به شفقت در حال چرخش است. یک نوع بیداری مدنی وجود دارد که میداند: صلح مهمتر از حقیقت است.
هر سال در ۲۱ سپتامبر، جهان روز جهانی صلح را گرامی میدارد؛ روزی که فرصتی است برای یادآوری اهمیت صلح در زندگی فردی، اجتماعی و جهانی. این روز نهتنها به معنای نبود جنگ، بلکه فرصتی برای ترویج عدالت، احترام به حقوق بشر، گفتوگو و همبستگی میان ملتها و افراد است. روز جهانی صلح یادآور این است که صلح پایدار بدون مشارکت فعال مردم، رعایت حقوق شهروندی، تقویت جامعه مدنی و تلاش برای کاهش تبعیضهای اجتماعی و اقتصادی ممکن نیست.
در این روز، بسیاری از نهادهای بینالمللی، سازمانهای مدنی و فعالان اجتماعی برنامهها و رویدادهایی برگزار میکنند تا فرهنگ صلح، مدارا و همکاری را در سطح محلی و جهانی ارتقا دهند.در شرایط کنونی جهان، که شاهد بحرانهای منطقهای، جنگها و افزایش نابرابریها هستیم، روز جهانی صلح فرصتی برای تأمل در راهکارهای عملی برای کاهش خشونت و تقویت انسجام اجتماعی و همبستگی ملی فراهم میکند و یادآور میشود که صلح تنها یک آرزو نیست، بلکه مسئولیتی جمعی و همیشگی است.
به همین مناسبت کنفرانس بینالمللی عصر صلح به مناسبت روز جهانی صلح، ۳۰ شهریور ۱۴۰۴ برگزار شد. این نشست که توسط گروه جامعهشناسی حقوق انجمن جامعهشناسی ایران و با مدیریت علمی عباس نعیمیجورشری برگزار شد، در چهار پنل و با حضور سخنرانان داخلی و بینالمللی برگزار گردید.
مقصود فراستخواه، جامعهشناس در سخنانش گفت: گفتمان مسلط در ایران طی چند دهه گذشته، گفتمان منازعه بوده است؛ ستیزهجویی هم با جهان و هم با گروههای اجتماعی پیشرو و تحولخواه در کشور. فارغ از این، نوعی فرهنگ صلحاندیش در حال رشد است. در زیستجهان ایرانی شاهد شکلی از مقاومت اخلاقی و معرفتی برای صلح هستیم که حاصل رشد مغز اجتماعی ایران معاصر است.در ایران همچنان خواست صلح، صدایی اصیل و ریشهدار است؛ صدایی در برابر صدای جنگ و ستیز و نفرت و صدای طرد و دیگریسازی. سرچشمههای این صدا کجاست؟ دستکم دو چیز: امر تمدنی و امر مدنی.
نخست، فکر صلح و «جهانداری» ریشه در خاطرات تمدنی و تاریخی ایران دارد که میل به داد و ستد و گفتوگو با دیگر تمدنها و زیست مسالمتآمیز با جهان را منعکس میکند. ایرانیان بارها در وضعیتهای «ناصلح» قرار گرفتند، ولی همچنان میل به صلح داشتند. جامعهشناسی تاریخی ایران، از سلوکیان تا عرب و مغول و سپس دورههای متأخر استعماری و پسااستعماری، همه شواهدی بر میل به صلح در این سرزمین ارائه میدهد.
دومین خاستگاه صلح اجتماعی در ایران فرهنگ نوظهور مدنی است. تغییر صفات جمعیتی، ظهور گروههای جدید اجتماعی از جمله زنان، جوانان و طبقات متوسط شهری، تحولات پارادایمی و نسلی، و پویایی جریان اطلاعات و شبکههای اجتماعی، همه مولد نوعی شخصیت تازه اجتماعی در دختران و پسران، پدران و مادران است و حیات مدنی نوپدید ایرانی را معطوف به زیست صلحآمیز اجتماعی میکند.
در مطالعه اینجانب، انواع پدیدارهای آمادگی برای صلح اجتماعی تحلیل میشوند؛ از سبک زندگی، آموزش زبان، زایش قلمروهای مدنی و صنفی، جنبش ترجمه، مهاجرت، جوشیدن با اجتماع جهانی، جنبشهای نوظهور زیر پوست شهر تا سطح خیابان و راه رفتن مردم در شهر، فهم کثرت، التفات به دیگری و مثالهای متعدد دیگر. امر مدنی در ایران از عقلانیت به فهمانیت و از فهمانیت به شفقت در حال چرخش است. یک نوع بیداری مدنی وجود دارد که میداند: صلح مهمتر از حقیقت است.
فایل صوتی:

دیدگاهتان را بنویسید